نمایشگاههای استانی و نمایشگاههای بین المللی :: کافه معدن

کافه معدن

خبرگزاری حوزه معدن

مصاحبه با بانوی فرهیخته کافه معدن

  • ۶۰

لطفا خودتان را معرفی فرمایید؟ 

پریچهر مصباح هستم. به سال 1338 در شهرستان کرج به دنیا آمدم. اولین فرزند شادروان غلام حسن مصباح و شادروان حسنیه عدیدی هستم. 

از چه زمانی شروع به نوشتن کردید؟

از دوران دبستان با نوشتن انشاهایی که می‌‌نوشتم مادرم و معلمانم متوجه استعداد ذاتی من شدند ولی در آن زمان و با موقعیت خانوادگی ما شرایط طوری نبود که من بتوانم به این موضوع جدی توجه کنم و شرایط سنی من هم این اجازه را به من نمی‌داد. در دوره راهنمایی و دبیرستان دامنه فعالیتم بیشتر شد و با نوشتن داستان کوتاه و دل نوشته از طبیعت مورد توجه یکی از اُستادان ادبیات به نام مرحوم علی اصغر خجسته فر قرار گرفتم. بعد از مادرم او اولین کسی بود که مرا به نوشتن تشویق کرد. اولین شعرم را در سیزده سالگی و روز مادر برای مادرم نوشتم. مادر من زن با سواد و روشن فکری بود و علاقه مرا به نوشتن دانست و هرگز یادم نمی‌رود هر کسی که خانه ما می‌آمد مادرم شعری را که برایش نوشته بودم با افتخار به همه نشون می‌داد و سعی می‌کرد که من بیشتر بنویسم ولی مسائل و مشکلات خانوادگی مانع از این شد که بتونم افکارم را جمع و جور کنم تا در سال 1360 با پیش آمدن اتفاقی در زندگی من تصمیم گرفتم که برای همیشه خواندن و نوشتن را کنار بگذارم که با مخالفت شدید مادرم مواجه شدم ولی تصمیمی بود که گرفته بودم. اوایل انقلاب و چهار سال تعطیلی دانشگاه و همین مسئله باعث شد که  شروع به فعالیت کاری نمودم و خستگی کار و دیگر مشکلات مانع از این شد که فرصتی برای نوشتن داشته باشم و مادرم از این ماجرا به شدت ناراحت بود و همیشه می‌گفت اگر می‌خواهی من خوشحال باشم بنویس و من هم همین کار رو کردم بعد از اینکه به رحمت خدا رفت نیاز به نوشتن در من شکل گرفت و برای اینکه یادش را برای همیشه زنده نگاه دارم به یاد او و به عشق او اولین کتابم را در سال 96 به نام حسرت به چاپ رسانده و در اولین سالگردش تقدیم دوستان و اقوامم کردم و همین برای من انگیزه شد.

در طی چند سال و چند عنوان کتاب را چاپ کردید؟ 

من تا به حال سه عنوان کتاب شعر داشتم به نام‌های حسرت، پرواز و رهایی و شش عنوان رمان به نام‌های در مسیر مادرم، قصاص، روشنک، دل زمین، لیلا در سایه و گردش روزگار داستان زندگی آقای محمد ابراهیم ذوالقدر اُستاد آواز ایران و پنج عنوان هم تألیف داشتم طبابت منظوم، هشتصد ترانه با خط اُستاد احمد خوشنویس، باغ بهشت گزیده اشعار صائب تبریزی و اشعار حافظ به خط اُستاد احمد خوشنویس.

شما چه مطالبی را می‌خواهید به گوش خواننده آثارتان برسانید؟

من فریادهایم را در داستان‌هایم به گوش دیگران می‌رسانم و تماما از واقعیت زندگی روزمره مردم نشأت گرفته قهرمان داستان‌هایم گاه تسلیم و گاهی می‌جنگند. معتقدم در زندگی بیشتر اوقات با این اوضاع فعلی باید صبور بود. بیشتر اوقات قدرت روی حقیقت را می‌پوشاند ولی روزی حقیقت آشکار می‌شود پس بعضی مواقع برای اینکه پیروز باشی باید صبر داشته باشی صلح‌جو نه جنگ بیهوده. باید افکار پریشان و شکوه و شکایت را که این روزها اپیدمی شده از لیست کلمات تکراری جداسازی کنم. مشتاقانه قلم به دست گرفته و با حسی آمیخته به شکیبایی طلوع روز دیگری را برای خودم رقم بزنم. بعضی مواقع کلمات چقدر آشنا اما موقع نوشتن چقدر غریب هستند. بوی غریب بودنشان را در نوشتارم احساس می‌کنم انگار کلمات می‌خواهند با تمام وجودشان دو تا پا دارند دو تا هم قرض بگیرند و از زیر نوک قلمم فرار کنند. گاه گداری خودم را موجودی بی‌معنــا در دل این زندگی می‌بینم سعی می‌کنم برای لحظاتی ذهنم را از گذشته و آینده تهی کنم و با خیالی آسوده بدون آنکه قضاوت کسی درباره من باشد فقط بنویسم من شاعر یا نویسنده نیستم که مدعی باشد اگر نوشتم برای دل خودم و یاد مادرم بوده است.

مطالب پیشنهادی

تماس با پایگاه

  • پست الکترونیک: minecafe.ir@yahoo.com
  • تلفن دفتر مرکزی: 02177324436
  • فکس دبیرخانه خبرگزاری: 02177784176
  • تلفن همراه مدیر مسئول: 09121341857
  • تلفن همراه روابط عمومی: 09201341857
  • شعبه شرق: تهران‌پارس، فلکه دوم، بلوار جشنواره، خیابان اسفندانی، کوچه کارون، پلاک 3، طبقه دوم، کدپستی 1654896511
  • شعبه شمال: حکیمیه، فاز سه، بلوار گل‌ها، خیابان دانش، کوچه دانش سه، پلاک 28، طبقه سوم، کدپستی 1659718574

همکاری با ما

چنانچه مایل به همکاری با ما هستید می توانید اخبار و مقالات خود را از طریق راه های ارتباطی به دست ما برسانید تا بعد از تایید سردبیر سایت منتشر نماییم.